دولت انقلابی م found سسات خیریه ای را که برای تأمین درآمد سالانه برای بیمارستان ها ، کمک های مالی ضعیف و تحصیلات تأسیس شده بودند ، تصرف کرد. دولت زمین ها را فروخت اما معمولاً مقامات محلی جایگزین بودجه نشدند و بنابراین بیشتر سیستم های خیریه و مدارس کشور به طور گسترده ای مختل شد.
در رژیم آنسین ، فرصت های جدیدی برای راهبه ها به عنوان مجری نیکوکار توسط نجیب زاده های مومن در املاک خودشان ایجاد می شد. راهبه ها مراقبتهای جامعی را برای بیماران فقیر در املاک مراجعان خود انجام می دادند ، نه تنها به عنوان پرستار عمل می کردند ، بلکه نقش های گسترده تری را به عنوان پزشک ، جراح و داروخانه بر عهده داشتند. در طول انقلاب ، بیشتر دستورات راهبه ها تعطیل شد و هیچ مراقبت پرستاری سازمان یافته ای برای جایگزینی آنها وجود نداشت. با این حال ، تقاضا برای خدمات پرستاری آنها همچنان پابرجا بود و پس از 1800 خواهران دوباره ظاهر شدند و کار خود را در بیمارستان ها و شهرک های روستایی از سر گرفتند. آنها توسط مقامات تحمل شدند ، زیرا آنها پشتیبانی گسترده ای داشتند و رابطی بین پزشکان مرد نخبه و دهقانان بی اعتماد بودند که به کمک نیاز داشتند.
اقتصاد
دو سوم فرانسه در كشاورزی اشتغال داشت كه با انقلاب دگرگون شد. با تجزیه املاک بزرگ تحت کنترل کلیسا و اشراف و کار با دست اجیر ، مناطق روستایی فرانسه بیشتر به سرزمین مزارع کوچک مستقل تبدیل شد. مالیات برداشت پایان یافت ، از جمله عوارض دهم و مصادره شهری ، که باعث تسکین دهقانان شد. مقدماتی کاری برای اشراف و دهقانان پایان یافت ، در نتیجه پدرسالار خانواده ضعیف شد. از آنجا که همه فرزندان در دارایی خانواده سهیم بودند ، نرخ زاد و ولد رو به کاهش بود. کوبان می گوید که انقلاب "یک طبقه حاکم از زمین داران" را به ملت وصیت کرده است.
در شهرها ، با انحصارهای محدود کننده ، امتیازات ، موانع ، قوانین ، مالیات ها و اصناف ، کارآفرینی در مقیاس کوچک رونق گرفت. با این حال ، محاصره انگلیس عملاً به تجارت خارج از کشور و استعمار پایان داد و به شهرها و زنجیره های تأمین آنها آسیب رساند. به طور کلی ، انقلاب سیستم کسب و کار فرانسه را تا حد زیادی تغییر نداد و احتمالاً به مسدود شدن افق صاحب مشاغل کوچک کمک کرد. یک تاجر معمولی دارای یک گاه ، کارخانه یا گاه کوچک ، با کمک خانواده و چند کارمند با حقوق بود. صنعت بزرگ مقیاس کمتر از سایر کشورهای صنعتی بود.
عبور کردن
همچنین نگاه کنید به: Assist (بسکتبال)
پاس روشی است برای حرکت دادن توپ بین بازیکنان. بیشتر پاس ها برای رت با یک گام به جلو همراه هستند و برای اطمینان از دقت با دست دنبال می شوند.
پاس اصلی پاس قفسه سینه است. توپ مستقیم از سینه پاسور به سینه گیرنده منتقل می شود. پاس مناسب قفسه سینه شامل یک ضربه محکم و ناگهانی انگشت شست برای افزودن سرعت است و دفاع را کمی برای واکنش نشان می دهد.
نوع دیگر پاس ، گزاف گویی است. در اینجا ، پاسور تقریباً دو سوم از سینه خود به گیرنده توپ را شفاف می زند. توپ به زمین برخورد می کند و به سمت گیرنده بالا می رود. تکمیل پاس گزاف نسبت به پاس قفسه سینه بیشتر طول می کشد ، اما برای تیم حریف نیز دشوارتر است (زدن توپ به عمد یک تخلف محسوب می شود). بنابراین ، بازیکنان غالباً از پاس گزاف در لحظات شلوغ یا پاس دادن به مدافع استفاده می کنند.
پاس سربار برای عبور توپ از روی یک مدافع استفاده می شود. توپ در حالی که بالای سر پاسور است آزاد می شود.
پاس خروجی پس از آن اتفاق می افتد که یک تیم یک ریباند دفاعی دریافت کند. پاس بعدی بعد از برگشت ، پاس خروجی است.
جنبه حیاتی هر پاس خوب دشوار است که بتوان آن را رهگیری کرد. پاسورهای خوب می توانند توپ را با دقت زیادی پاس دهند و آنها دقیقاً می دانند که سایر هم تیمی هایشان کجا توپ را دریافت می کنند. یک روش خاص برای این کار پاس دادن توپ بدون نگاه کردن به هم تیمی دریافت کننده است. این اصطلاحاً پاس بدون نگاه است.
یکی دیگر از سبک های پیشرفته پاس ، پاس پشت به عقب است که همانطور که از توضیحاتش پیداست ، انداختن توپ از پشت پاس به سمت هم تیمی است. اگرچه برخی از بازیکنان می توانند چنین پاس را به طور مثر انجام دهند ، اما بسیاری از مربیان پاسهای بدون نگاه یا پشت سر را دلسرد می کنند و معتقدند کنترل آنها دشوار است و احتمالاً منجر به گردش مالی یا تخلف می شود.
دریبل زدن
پرونده: بسکتبال-انواع اساسی Dribbling.webm
نمایشی از انواع اساسی دریبل زدن در بسکتبال
بازیکن آکادمی نیروی دریایی ایالات متحده ("نیروی دریایی") ، یک مدافع آکادمی نظامی ایالات متحده ("ارتش") را پست می کند.
مقاله اصلی: دریبل زدن
دریبل زدن عملیاتی است که به صورت مداوم با یک دست توپ را میپردازید و برای بازیکن گام برداشتن با توپ است. برای دریبل زدن ، یک بازیکن توپ را با نوک انگشتان به سمت پایین هل می دهد تا اینکه آن را لمس کند. این کنترل بیشتر را تضمین می کند.
هنگام دریبل زدن از مقابل حریف ، دریبل زدن باید با دورترین فاصله از حریف دریبل بزند و رسیدن به توپ برای بازیکن دفاعی دشوارتر شود. بنابراین برای یک بازیکن مهم است که بتواند با دو دست توانایی صحیح دریبل زدن را داشته باشد.
برنامه ریزی
برخلاف فصل عادی ، تطابق نمایشگاه بر اساس فرمول چرخشی یا تنظیم شده ای انجام نمی شود.
NFL برنامه مسابقات را برای همه بازی های نمایشگاه برنامه ریزی می کند. از سال 2002 ، تیم های جداگانه مجاز به مذاکره در مورد معاملات خود برای بازی با یکدیگر در طول پیش فصل بودند: لیگ به تیم های جداگانه اجازه می دهد تا در مسابقات انتخابی مورد نظر شرکت کنند و مسابقات را برای هر بازی که به صورت جداگانه مورد مذاکره قرار نگرفت ، تعیین می کند ، در حالی که لیگ همه را تنظیم می کند تاریخ و زمان بازی
برنامه فصل نمایشگاه در بهار ، کمی قبل از اعلام برنامه فصل منظم منتشر می شود. NFL سابقه ای شایع در تعیین تطابق نمایشگاه ایجاد کرده است:
از سال 1998 تاکنون هیچ دو تیم در یک دوره نمایشگاهی بیش از یک بار با یکدیگر روبرو نشده اند. سانفرانسیسکو و سیاتل در آن سال دو بار در مسابقات مقدماتی بازی کردند.
از سال 1977 هیچ تیم NFL در خارج از لیگ تیمی بازی نکرده است.
تیم های هم رده معمولاً در فصل نمایشگاه با یکدیگر بازی نمی کنند. آخرین مسابقه مقدماتی درون گروهی در سال 2000 اتفاق افتاد.
مسابقات بین کنفرانس (AFC در مقابل NFC) معمول و تشویق آمیز است ، زیرا مسابقات فصل منظم بین تیم های بین کنفرانس بسیار کم است و تیم ها در هر فصل چهار بار فقط یک بار با تیم های دیگر کنفرانس بازی می کنند. این بازی ها به تیم ها امکان می دهد که بیشتر از حد معمول به بازارهای خاص سفر کنند و از مسابقات "تازه" برخوردار هستند.
از نظر جغرافیایی تطابق نزدیک با هم برای داشتن حداقل سفرهای فصل نمایش (در صورت امکان) به تیم ها ترجیح داده می شود. به همین ترتیب ، رقبای متقابل یک مسابقه مکرر هستند ، مشروط بر اینکه آنها از قبل دشمن تقسیم نباشند: غول ها / جت ها (کاسه MetLife) ، کلاغ ها / تیم فوتبال (نبرد کمربندها) ، باک ها / دلفین ها / جاگوارها و شارژرها / قوچ ها (نبرد برای لس آنجلس) همه موارد تداخل نمایشگاهی مکرر هستند Broncos و Cardinals ، تنها دو تیم در منطقه زمانی کوهستانی ، نیز هر فصل را بازی می کنند (البته به دلیل رعایت نکردن وقت تابستانی در آریزونا ، دنور در مسابقات مقدماتی NFL ، که در ماه آگوست برگزار می شود ، یک ساعت جلوتر از آریزونا است). عقاب ها و جت ها به دلیل مجاورت نزدیک ، از سال 2001 با بازی سالانه یکدیگر پیش فصل را به پایان رسانده اند.
تیم هایی که روابط شخصی نزدیک دارند اغلب با یکدیگر بازی می کنند.
از سال 2005 ، غول ها و میهن پرستان فصل مشترک خود را با هم دوست دارند زیرا صاحبان دو تیم با هم دوست هستند. [1]
فولادها و پلنگ ها ، از سال 2003 ، با وجود مسافت 450 مایل (724.2 کیلومتر) بین پیتزبورگ و شارلوت ، رقابتهای مقدماتی خود را با هم تمام می کنند. [2] ارتباطات زیادی در منطقه پیتسبورگ با سازمان پانترز وجود دارد ، از جمله سرمربی سابق جان فاکس (دستیار سابق پیت و فولاد) ، گرگ لوید و کوین گرین بازیکنان خط سابق فولاد که کار خود را در کارولینا به پایان می رسانند و دونی ایمنی سابق فولاد شل از زمان تأسیس تیم به عنوان مدیر Panthers در زمینه توسعه بازیکن خدمت کرده است. از طرف مقابل ، بیل کوهر ، سرمربی سابق فولاد در ایالت N.C حضور یافت و در حال حاضر در رالی زندگی می کند. بازیکنان سابق فولاد ویلی پارکر و جف رید هر دو در UNC حضور داشتند. این امر همچنین نشان دهنده افزایش تعداد بومیان پنسیلوانیا غربی در نقل مکان به کارولیناس است.
Buffalo Bills و Detroit Lions اغلب در این فصل با یکدیگر بازی می کنند ، زیرا رالف ویلسون صاحب فقید Bill ها بومی دیترویت بود و در یک زمان صاحب سهمی از Lions بود. علاوه بر این ، هر دو بوفالو و دیترویت تنها شهرهای NFL هستند که با کانادا هم مرز هستند و هر شهر در دو طرف جنوب انتاریو واقع شده است.
Los Angeles Chargers & New Orleans Saints ، از سال 2017 ، با یکدیگر بازی می کنند زیرا درو بریز قبل از عزیمت ابتدا در سن دیگو بازی می کرد و در سال 2006 در نیواورلئان امضا کرد.
تشویق شامل گفتن یا ایجاد صدا است و ممکن است برای تشویق ، تحریک به عمل ، نشان دادن تأیید یا استقبال استفاده شود.
کلمه تشویق در اصل به معنای صورت ، چهره یا بیان بود و از طریق فرانسه قدیمی به انگلیسی میانه در قرن سیزدهم از لاتین پایین cara، head؛ این به طور کلی به یونانی καρα اشاره می شود. Cara توسط شاعر قرن 6 Flavius Cresconius Corippus ، Postquam venere verendam Caesilris ante caram (In Laud em Justini Minoris) استفاده می شود. تشویق در ابتدا دارای صفت مصاحبه ای بود ، هم از شادی و نشاط و هم از اندوه. مقایسه او از دیومد بخاطر علاقه خود تشکر کرد . جایگاه اصلی او (Chaucer ، Troylus) با اگر آنها آواز می خوانند . با شادی بسیار کسل کننده (Shakespeare، Sonnets، xcvii.). انتقال زودهنگام معنا به مهمان نوازی یا سرگرمی ، و از این رو به غذا و نوشیدنی ، خوشحال بود. احساس فریاد تشویق یا کف زدن یک استفاده دیرهنگام است. دفو (کاپیتان سینگلتون) از آن به عنوان کلمه ملوان صحبت می کند و معنی آن در جانسون دیده نمی شود.
از میان کلمات مختلف یا به جای اصواتی که در تشویق استفاده می شوند ، "هورا" ، اگرچه اکنون به طور کلی به عنوان نوع تشویقی انگلیسی مورد توجه قرار می گیرد ، اما در اشکال مختلف در آلمانی ، اسکاندیناویایی ، روسی (اورا) ، فرانسوی (ساعت) دیده می شود. احتمالاً منشأ آنوماتوپوئیک است. هورا انگلیسی قبل از huzza ، گفته می شود یک کلمه ملوان است ، و به طور کلی با heeze مرتبط است ، تا بلند شود ، احتمالاً یکی از فریادهایی است که ملوانان هنگام حمل یا بلند کردن از آن استفاده می کنند. هوک آلمانی ، که به طور کامل در Hoch lebe der Kaiser و غیره مشاهده می شود ، vive فرانسوی ، ایتالیایی و اسپانیایی viva ، evviva ، بیش از تشویق ، فریاد تحسین است. بانزای فریاد ژاپنی ها در جنگ روسیه و ژاپن آشنا شد. در گزارش های مناظره های پارلمانی و سایر بحث ها ، درج تشویق در هر نقطه از سخنرانی نشان می دهد که تأیید توسط اعضای مجلس با بیان قاطع شنیدن شنیده ها نشان داده شده است. تشویق ممکن است پر سر و صدا باشد ، یا ممکن است با تنظیم مجدد به صورت ریتمیک انجام شود ، مانند مورد لگن-مفصل ران از طریق معرفی یک طوفان همزمان. جمله "hip hip hurrah" مربوط به اوایل دهه 1800 است. با این وجود ، برخی منابع حدس می زنند که ریشه های احتمالی به صلیبی ها برمی گردد ، و این به معنای "بیت المقدس برای کافر گم شده است ، و ما در حال رفتن به بهشت هستیم". سپس مخفف HEP مخفف Hierosolyma est perdita است ، "اورشلیم گم شده است" در لاتین
عمل فشرده سازی توسط غواصان شامل برنامه ریزی و نظارت بر نمایه نشان داده شده توسط الگوریتم ها یا جداول مدل انتخاب فشار از حالت فشرده سازی است ، تا اجازه آزاد شدن بدون علامت و بی ضرر گازهای بی اثر اضافی محلول در بافتها در نتیجه تنفس در فشارهای محیطی بیشتر از فشار اتمسفر سطحی ، تجهیزات موجود و متناسب با شرایط غواصی و روشهای مجاز برای تجهیزات و نمایه مورد استفاده. طیف وسیعی از گزینه ها در همه این جنبه ها وجود دارد.
رفع فشار ممکن است به صورت مداوم یا مرحله ای باشد ، جایی که صعود با توقف در فواصل منظم منظم قطع می شود ، اما کل صعود بخشی از فشار فشرده سازی است و سرعت صعود می تواند برای از بین بردن بی ضرر گاز بی اثر حیاتی باشد. آنچه معمولاً به عنوان غواصی بدون فشار فشرده سازی یا به عبارت دقیق تر رفع فشار بدون توقف شناخته می شود ، برای جلوگیری از تشکیل حباب بیش از حد ، به سرعت صعود محدود محدود می کند. رفع فشار مرحله ای بسته به مدل نظری مورد استفاده برای محاسبه برنامه صعود ممکن است شامل توقف های عمیق باشد. از بین بردن فشار فشاری که از نظر تئوری برای نمای غواصی لازم است ، غواص را در معرض خطر بالاتری از بیماری رفع فشار علامتی و در موارد شدید ، آسیب جدی یا مرگ قرار می دهد. خطر مربوط به شدت قرار گرفتن در معرض و میزان اشباع بیش از حد بافت در غواص است. روش های مدیریت اضطراری رفع فشار فاقد فشار و علامت زدایی از فشار خون منتشر شده است. این روش ها به طور کلی م effectiveثر هستند ، اما از نظر مورد به مورد متفاوت هستند.
روشهای استفاده شده برای رفع فشار به حالت غواصی ، تجهیزات موجود ، سایت و محیط و مشخصات شیرجه بستگی دارد. رویه های استاندارد توسعه یافته اند که سطح قابل قبولی از خطر را در شرایط مناسب فراهم می کنند. مجموعه روشهای مختلفی توسط غواصان تجاری ، نظامی ، علمی و تفریحی مورد استفاده قرار می گیرد ، اگرچه در مواردی که از تجهیزات مشابه استفاده می شود همپوشانی قابل توجهی وجود دارد و برخی از مفاهیم در تمام روشهای رفع فشار مشترک هستند.
گرمترین ماه سال جولای است و پس از آن آگوست و ژوئن است. به طور متوسط ، دمای تابستان 20 درجه بالاتر از زمستان است.
پاییز معمولاً در سپتامبر آغاز می شود ، یک ماه خشک و نسبتاً گرم. در اکتبر ، دما شروع به زیر 15 درجه سانتیگراد یا 10 درجه سانتیگراد می کند. در پایان ماه نوامبر ، دما تقریباً یخ می زند.
کمترین دمای ثبت شده در Litvínovice ، نزدیک České Budějovice ، 42.2 − و بالاترین دما 40.2 درجه سانتیگراد در پراگ ، Uhříněves بود.
نیروگاه هسته ای دوکووانی
بیشتر باران در تابستان است. رگبارهای پراکنده در طول سال نسبتاً ثابت هستند (در پراگ ، میانگین روزهایی که حداقل 0.1 میلی متر بارندگی از 12 سپتامبر و اکتبر تا 16 نوامبر متغیر است) اما باران های سنگین متمرکز (روزهای بیش از 10 میلی متر) بیشتر در ماه های مه و آگوست دیده می شوند (به طور متوسط دو روز در ماه).
اقتصاد
مقاله اصلی: اقتصاد جمهوری چک.
نمایش گرافیکی صادرات چک در 28 دسته.
جمهوری چک بخشی از اتحادیه اروپا و منطقه شینگن است.
دفتر مرکزی بانک ملی در پراگ
odakoda Auto یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اتومبیل در اروپای مرکزی است. در سال 2011 ، با ثبت رکورد 875،000 وسیله نقلیه ، می خواهد تا سال 2018 دو برابر شود
جمهوری چک دارای اقتصادی پیشرفته است ، [27] با درآمد بالا [28] که تولید ناخالص داخلی سرانه آن 80٪ از میانگین اتحادیه است. [29] جمهوری چک در یکی از پایدارترین و مرفه ترین کشورهای پساکمونیست ، رشد اقتصادی بیش از 6٪ در سال را در سه سال قبل از وقوع بحران اقتصادی در پایان دهه اول قرن 21 ثبت کرد. رشد ناشی از صادرات به اتحادیه اروپا ، به ویژه آلمان و سرمایه گذاری های خارجی ، همراه با احیای مجدد تقاضا و در داخل بوده است.
بیشتر اقتصاد خصوصی شده است ، از جمله بانکداری و ارتباطات از راه دور. دولت راست میانه قصد دارد به خصوصی سازی از جمله صنعت انرژی و فرودگاه پراگ ادامه دهد. این شرکت همچنین در مورد خصوصی سازی کارخانه آبجو سازی Budjovický Budvar 7٪ از سهام تولید کننده انرژی CEZ Group را پذیرفت. در سال 2009 ، مطالعه ای توسط انجمن اقتصادی چک نشان داد که اکثر اقتصاددانان چک از آزادسازی بیشتر در اکثر بخشهای اقتصاد طرفداری می کنند.
رای گیری نهایی در 2 اکتبر 2009 در کپنهاگ برگزار شد و مادرید و ریودوژانیرو به عنوان گزینه های مورد علاقه برای تأمین امنیت بازی ها شناخته شدند. شیکاگو پس از دور اول رای گیری و توکیو پس از دور دوم رای گیری حذف شدند. ریودوژانیرو با صعود قابل توجه به مادرید ، به مرحله نهایی صعود کرد. سرب برگزار شد و ریو دو ژانیرو به عنوان میزبان بازی های المپیک تابستانی 2016 اعلام شد. توسعه و آماده سازی
در 26 ژوئن 2011 ، در AroundTheRings.com گزارش شد که رودرلی ژنرالی ، رئیس کمیته برگزاری بازی های المپیک ریودوژانیرو ، فقط یک سال پس از کار در ROOC استعفا داد. این فقط پنج ماه پس از ترک CCO Flávio Pestana به دلایل شخصی اتفاق افتاد. [11] ا بعداً در جریان بازی های پارالمپیک تابستانی 2012 کناره گیری کرد و سپس رناتو سیوچین به عنوان مدیر COO منصوب شد. [12]
مکان ها و زیرساخت ها
مقاله اصلی: مکان های بازی های المپیک تابستانی و پارالمپیک 2016
مکان های بازی های المپیک تابستانی 2016
رویدادها در هجده مکان موجود ، نه مکان جدید که مخصوص بازی ها ساخته شده و هفت مکان موقت برگزار شده است. [13]
هر رویدادی در یکی از چهار خوشه المپیکی تفکیک شده جغرافیایی - بارا ، کوپاکابانا ، دئودورو و ماراکان برگزار شد - همانطور که برای بازیهای پان آمریکن 2007 انجام شد. [14] [15] چندین مکان در پارک المپیک خوشه بارا واقع شده بود. [13] تقریباً نیمی از ورزشکاران می توانند در کمتر از 10 دقیقه به مکان های خود برسند و تقریباً 75 درصد در کمتر از 25 دقیقه می توانند به مکان های خود برسند. از 34 مکان مسابقه ، هشت مورد تحت کارهای دائمی قرار گرفتند ، هفت اثر کاملاً موقتی و 9 مورد به عنوان مکانهای میراث دائمی ساخته شدند.
بزرگترین مکان بازیها از نظر ظرفیت نشستن ، ورزشگاه 74738 نفری Maracanã است که به عنوان محل برگزاری مراسم و محل برگزاری فینال های فوتبال عمل می کند. [13] دومین استادیوم بزرگ استادیو اولیمپیکو 60،000 نفری جوآو هاولانژ بود که میزبان مسابقات دو و میدانی بود. [13] گفته می شود دهکده این ورزشکاران بزرگترین دهکده تاریخ المپیک است. اتصالات شامل حدود 80،000 صندلی ، 70،000 میز ، 29،000 تشک ، 60،000 آویز لباس ، 6،000 دستگاه تلویزیون و 10،000 تلفن هوشمند
درباره این سایت